محل تبلیغات شما
سلام

سلاک وبلاگ

دیدی چیشد؟

دیدی دنیا یه جوری چرخید که من و تو رو برای هم غریبه کرد از هم دورمون کرد

دلم حقیقتا گاهی بدجور برات تنگ میشه

ولی همین حس اینکه دلم نمیخواد بیام حرفای تکراری از زندگی نابودم بزنم

دلم میخواد بیام و بتونم از دیدن فیلم تو سینما برات بگم

از تصمیم برای رفتن به رشته ی هنر از دل به دریا زدن

دلم میخواد چیزای قشنگ تر بگم

خسته شدم

خسته

دارم کم میارم

دلم میخواد برم گوشه دنیا رو پیدا کنم بشینم تو اون گوشه دلم میخواد پاهامو جمع کنم تو دلم سرمو بزارم روش گریه کنم

 گریه کنم

تنها یتنها

همه ادمای مهم زندگیم دارن اهمیتشون رو از دست میدن

اصلا ه حالتی داره میشه زندگیم

ینی داره یه جوری پیش میره ک خودمم نمیفهممش

اصن یه وضیه

کلا عوض شدم

اومدم از عوض شدنم برات بگم رفیق قدیمی

دختر متفاوتی شدم

جالبه که گاهی تو کف خودمم میمونم چطور میتونم اینقدر خوب نقش بازی کنم

راستش به نقطه ای رسیدم که نمیدونم واقعی کدومه

نمیدونم رول چیه واقعیت چیه

نمیدونم اینی که اینجام واقعیتشه یا اونی که اونجا هستم

واقعیت خودمو هم گم کردم

خانوم دکتر میگه افسرده شدم

افسرده؟؟؟

همیشه فک میکردم یه شکل دیگه باشن

نمیدونم

ولی وبلاگ دوست دارم باهات حرف بزنم بیشتر حرف بزنم ولی واقعا نمیتونم

هنوز نمیتونم

یا حق

حرف صدو بیست و یکم....دیروز

حرف صدو بیستم....چیشد دلت خواست؟منم دلم خواست...

حرف صد و هجدهم...من هستم یک ترسو

دلم ,کنم ,تو ,میخواد ,یه ,شدم ,دلم میخواد ,حرف بزنم ,برات بگم ,یه جوری ,میمونم چطور

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها